دلم برات تنگ شده...


این دفتر خاطرات من سنگی بود
از درس کلاس عاشقی سهمم باز
یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود

بی تو اینجا چه غریبانه شبی میمیرم
ساعت گریه و غم هیچ نمیخوابد و من
در الفبای زمان خسته این تقدیرم

نمی وزد

آواز تنیم خانه نداریم
باور به خدا کن که همیشه
جز دوری تو غصه نداریم

از تو دلگیرم …
گفته بودی حق انتخاب داری پس چرا انتخابم درکنارم نیست؟














